جلسه هجدهم

فایل صوتی:

فایل متنی:

متن سخنرانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

مرور سریع کلیت سوره

بیاورید صفحۀ ۵۱۰ را این آیۀ پایانی‌اش که در حقیقت آیۀ تهدید آمیزی است. با این آیه سورۀ‌ مبارکۀ محمد به پایان می‌رسد و بالاخره کلیت سوره دستتان آمد دیگر. که دعوت به جنگ و مبارزه، رابطۀ منافقین با این فضا، خلاصه عدم بخشش و عدم مغفرت و حبط عمل در فرض این که کسی در کار ولیّ آب بیاندازد و موجب بشود که عزت جامعۀ مومنین که به واسطۀ جنگ با آن‌ها به دست می‌آید و حتی آرامش جامعۀ‌ مومنین که به واسطۀ جنگ با آن‌ها به دست می‌آید. آرامش جامعۀ مومنین هم به واسطۀ همین به دست می‌آید. این را کسی بخواهد یا سیستمی بخواهد این را به تعویق بیاندازد این‌ها بحث‌هایی بود که شد. و در انتها همین این است که…

اصل بحث انفاق کمک به نظام

می‌گوید «هاأنتم هؤلاء تدعون لتنفقوا فی سبیل الله» ببینید این «لتنفقوا فی سبیل الله» قرآن انفاق در قرآن را نگاه بکنید در سورۀ مبارکۀ حدید نگاه بکنید، در سورۀ مبارکۀ انفال نگاه بکنید، این‌ها کمک به نظام اسلامی است. اصل بحث انفاق کمک به نظام است. کسی که دارد هزینه‌های اینطوری را می‌دهد. شما نگاه بکنید در همین آیۀ معروف انفال، آیه‌ای که آرم سپاه است اگر نگاه بکنید،‌ وقتی که گفته «و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم» وقتی که می‌گوید نیروهایتان را بیاورید، بسیج بکنید،‌ چه کار بکنید، شما دشمن خودتان را می‌ترسانید، دشمن خدا را می‌ترسانید، بعد دارد که چی؟ «و ما تنفقوا من شئ فی سبیل الله یوف إلیکم و أنتم لا تظلمون». خب این یعنی چه؟ یعنی این که انفاق در همین بحث إعداد «ما استطعتم من قوة» است. بیشترِ… شاید عمدۀ مباحث انفاق از سورۀ مبارکۀ بقره تا سورۀ مبارکۀ حدید، بحث قرض الحسنه و و و همۀ این‌ها، قرض الحسنه‌ایست که دارد نظام اسلامی را کمک می‌کند. نه صرف یک اقدام بشردوستانه‌ای که مثلا یک کسی دارد به رفیقش کمک می‌کند. حتی در سورۀ مبارکۀ بقره کمک به رفیق و این‌ها برای پاگرفتن اخوت اسلامی است که جامعه متحد بشود. جامعه خودش را پیدا بکند. مال این فضاست. نه مال این فضا که همینجوری خدا گفته به یکدیگر کمک بکنید. هوای یکدیگر را داشته باشید. این در این فضا نیست. که حالا سورۀ مبارکۀ بقره را اگر ببینید اینجور است و بحث قرض الحسنه در سورۀ مبارکۀ حدید. بالاخره اگر می‌بینید یک موقع اینجوری می‌گوید «هاأنتم هؤلاء تدعون لتنفقوا فی سبیل الله» می‌گوید شما اینجوری هستید که اگر بگویند آقا انفاق فی سبیل الله بکنید «فمنکم من یبخل» یک سری از شما هستید که بخل می‌کنید. این مربوط به انفاق‌های معمولی، آقا بیایید در صندوق صدقات یک چیزی بریزید فلان و این‌ها نیست. این مشخص باشد که انفاق در این فضاست.

بخل از خود

«و من یبخل فإنما یبخل عن نفسه» کسی هم که بخل می‌کند یا آن گروهی که بخل می‌کند از خودش دارد بخل می‌کند. به عبارتی کما این که دارد انفاق می‌کند «فلأنفسهم یمهدون» است و دارد خودش را آجرهای وجود خودش را می‌چیند این دارد از آجرهای وجود خودش می‌کند. «و الله الغنی و أنتم الفقراء».

 

تهدید بر عدم کمک به نظام

این تکۀ تهدید آمیزش هم این تکۀ آخرش مهم است به عنوان سنت استبدال. «و إن تتولوا» حالا نکنید این کار را، پشت بکنید، «شاقوا الرسول» بکنید، کمک به نظام نکنید چه می‌شود؟ «یستبدل قوماً غیرکم ثم لا یکون أمثالکم» یک عدۀ دیگر را خدا می‌آورد که شبیه شما نیستند.

اَجل اُمّت

یعنی استبدال می‌کند. ببینید من اینجا چند تا آیه برایتان بخوانم و یک معرفتی را کوتاه تا قبل از اذان بگویم و ان شاء الله این بحث را به پایان برسانیم. ما یک «أجل» داریم برای امت‌ها. می‌گویند أجل امت. که هر امتی أجل دارد برای خودش. فارغ از این که این امت،‌ امت خوبی باشد یا امت بدی باشد. این بحث یک بحث دیگر است. می‌خواهم این تفکیک را دقت بکنید. مثل یک آدم می‌ماند. آدم می‌میرد. حالا چه آدم خوبی باشد چه آدم بدی باشد. این که آدم می‌میرد به معنای بد بودنش نیست. ویژگی آدم است. ویژگی امت‌ها این است که این‌ها هم اجل دارند. چندین آیه هست. آیۀ ۳۴ سورۀ مبارکۀ اعراف و آیۀ ۴۹ سورۀ یونس. این دو آیه را نگاه بکنید. در صفحۀ ۱۵۴ دارد که «و لکل امة أجل» هر امتی یک اجلی دارد. «فإذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون». وقتی که اجلش برسد لحظه‌ای پیش و پس نمی‌شود. عین همین معنی در سورۀ مبارکۀ یونس صفحۀ ۲۱۴ آمده که «قل لا أملک لنفسی ضراً و لا نفعاً إلا ما شاء الله لکل امة أجل إذا جاء أجلهم ساعة و لا یستقدمون» باز دوباره اگر می‌خواهید ببینید این‌ها در فرض حتی بد بودن باز دوباره می‌گوید یک اجل مسمایی دارد اگر این آدم در حقیقت آدم بدی یا امت بدی باشد باز دوباره سر اجل خودش می‌میرد. یعنی بر امت یک قواعدی بار می‌شود شبیه قواعدی که بر آدم بار می‌شود.

نگاه بکنید در سورۀ مبارکۀ نحل آیۀ ۶۱ صفحۀ ۲۷۳ این است که «و لو یؤاخذ الناس بظلمهم» اگر خدا مردم را بخواهد به واسطۀ ظلمشان بگیرد. «ما ترک علیها من دابة» هیچ جنبنده‌ای روی زمین نمی‌گذاشت «و لکن یؤخرهم إلی أجل مسمی». این مردم، کلیت مردم هم همینجوری است. «فإذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون» که اگر قرار بود به ظلم بگیرد که اصلا دیگر هیچ جنبنده‌ای روی زمین باقی نمی‌ماند. باز دوباره شبیه همین آیۀ پایانی سورۀ مبارکۀ فاطر را بیاورید صفحۀ ۴۴۰ آیۀ ۴۵ دارد که «و لو یؤاخذ الله الناس بما کسبوا ما ترک علی ظهرها من دابة» اگر خدا می‌خواست مردم را به واسطۀ کارهایی که انجام می‌دادند بگیرد در پشت زمین جنبنده‌ای را نمی‌گذاشت. یعنی دارد عفو می‌کند به عبارتی. «و لکن یؤخرم إلی أجل مسمی» این‌ها را می‌برد تا اجل مسمای خودش، به هرجهت هر آدمی هر امتی هر چیزی یک اجلی دارد «فإذا جاء أجلهم فإن الله کان بعباده بصیراً»

معنای امت در قرآن

خب حالا ببینید پس نهایتاً معنیش این است که اجل برای امت‌ها هست. امت به نظر می‌آید آن چیزی است که به معنای قوم و قوم برگزیده نیست. به معنای این است که یک نسلی با یک تفکری می‌آید، می‌رود و یک نسلی با یک تفکر دیگری می‌آید باز دوباره. این تفاوت نسلی‌ای که ایجاد می‌شود که «لکل امة أجل» در هر امتی اجل است، امت با امام تعریف می‌شود. یعنی روشش و… اگر هم بخواهد با امامش حرکت بکند، با امامتش همۀ این‌ها مدلش فرق می‌کند. مثل این می‌ماند که نوح می‌آید، می‌رود، کسی دیگر می‌آید. باز دوباره او می‌رود این می‌آید. نکتۀ مهم قصه این است که اگر جریان جریان درستی باشد مثل یک خانواده‌ای است که فرض بفرمایید پدر می‌میرد، یک نسلی از خودش دارد به جای می‌گذارد. او می‌آید این را ادامه می‌دهد. خطوط اصلی -اگر آن جامعه آن امت، امت خوبی باشد- خطوط اصلی، مدل اصلی را نگه می‌دارد ولی انگار موقع سلطنت اسماء دیگر است. یعنی یک نسلی است، نسل توحیدی پاک است، مدلش فرق دارد.

ببینید اجل می‌تواند دست خود امت باشد، بله. می‌تواند خودش را بکشد امت.

اجل فارغ از خوبی و بدی امت

عرض کردم این اصلاً به معنای این نیست که لزوماً بد است. «لکل امة أجل» یک نفر آدم می‌میرد، این بد است؟ ببینید یک موقع هست شما می‌گویید بحث عذاب است. سورۀ مبارکۀ نساء را ببینید در آیۀ ۱۴۷ یک موقع هست عذاب است، خب عذاب در فرض کفر است. و کسی اگر اهل کفر نباشد و اهل شکر باشد خب خدا عذابش نمی‌کند. و آن ملت را هم عذاب نمی‌کند. «ما یفعل الله بعذابکم إن شکرتم و آمنتم و کان الله شاکرا علیماً» خدا چه کار دارد به شما؟ یعنی چرا باید خدا عذاب بکند؟ «إن شکرتم و آمنتم» اگر اهل شکرید، اهل ایمانید، چرا باید خدا عذاب کند؟ خدا عذاب نمی‌کند. ولی عذاب نمی‌کند نه این که آن امت اجل ندارد. آن امت اجل دارد. این تغییرات نسلی وجود دارد. این تداول وجود دارد. «تلک الأیام نداولها» می‌چرخاند خدا. این کارها را دارد. می‌خواهم این را بگویم اول استبدال یک چنین چیزی نیست. ولی اجل دارد. فرض بفرمایید که مدلی که همینجوری پیغمبران آمده‌اند، با گرایش‌های مختلف آمده‌اند، با تفاوت‌های امت‌ها آمده‌اند، همینجوری هِی تغییر کرده. انگار تغییرات نسلی کرده به عبارتی. این که شما تغییرات نسلی بکنید، منتهی یک نسل دیگری می‌آید آماده برای پیغمبر دیگری. این چیز بدی نیست لزوماً. دقت می‌فرمایید؟ نسلی می‌آید با تغییر دیگری، با پیغمبر دیگری، با امام دیگری. یا با امامت دیگری. می‌آید و با جوانان دیگری که این جوانان شبیه آن جوانان نیستند. یعنی لزوماً این جوانان شبیه آن جوانان نیستند، این امت شبیه آن امت نیست. این تغییرات نسلی انجام شده. مهم این است که این بچۀ جدید متعلق به خانوادۀ قبلی باشد. یعنی بچۀ جدید توحیدی متعلق به خانوادۀ قبلی توحیدی باشد. وگرنه به این معنی نیست که اگر نسل تغییر کرده شما باید بگویی حتماً چیز بدی شده. نه، نسل تغییر کرده. روحیات نسل. اسماء اللهی که بر این نسل هست غیر از اسماء اللهی است که بر آن نسل هست.

ضرر نرساندن اجل با وجود عقبۀ توحیدی

این یک بحث است کلاً که اسمش را در حقیقت باید گذاشت اجل امت‌ها. این را به عنوان «تلک الأیام نداولها». اصلا ایام بالا می‌رود، پایین می‌آید، خلاصه همۀ این مدل‌ها هست برای این‌که جور‌های مختلف آدم تولید شود، امت تولید شود. بینید الآن فرض بفرمایید امت ما با امت نمی‌دانم افریقا با امت اسلامی یک جای دیگری، با امت در لبنان و حتی از اول انقلاب حساب کنید تا الآن امامتش، امتش، همه‌اش دارد تغییر می‌کند و حتی از بین می‌رود مهم این است که عقبۀ توحیدی دارد یا ندارد. وگرنه مردن که حق است،‌ مرگ که حق است. یکهویی می‌بینی من افتادم تو مردی! مرگ که حق است. نکته‌اش این است که عقبۀ توحیدی دارد یا ندارد؟ این انسان از خودش عقبۀ توحیدی گذاشته یا نگذاشته؟ این امت از خودش عقبۀ توحیدی گذاشته یا نگذاشته؟ ولو این که این امت مدلش عوض می‌شود. من دیده‌ام سر این قضیه که خیلی‌ها مثلا با داستان‌های اول انقلابی خیلی حسرت برانگیز دارند برخورد می‌کنند. در صورتی که مثل این می‌ماند که شما یک امت یک پیغمبری بگوید امت آن پیغمبر مثلا عجب چیزی بودند. یک موقع است شما قرار است عذاب شوید، یک بحث دیگر است. امت‌ها در فرض ناشکری عذاب می‌شوند. «ما یفعل الله بعذابکم إن شکرتم و آمنتم» و اگر خباثت نکنند عذاب نمی‌شوند. ولی این به این معنی نیست که امت‌ها نمی‌میرند. نسل‌ها از بین نمی‌روند. روش‌ها از بین نمی‌رود. که اصلاً معنی امت به معنای امت و ملت و فلان و این‌ها این ملت‌ها و روش‌ها و این ساختارها و همۀ این چیزها از بین نمی‌رود. نه، از بین می‌رود. این‌ها از بین می‌رود. اینش هم مهم نیست. این که دو دستی بچسبیم یک ساختاری را فکرکنیم باید نگه بداریم، این نه. یک اخلاقی را نگه داریم، نه. لزومی ندارد.

تغییر ساختارها موجب عدم انقطاع نسلی

این که حتی حضرت آقا این نکته را تذکر می‌دهند که به هرجهت به بزرگان هم این تذکر را داده‌اند. باید ساختارها عوض بشود، مدل مردم عوض شده، شرایط عوض شده، همۀ این‌ها. مثلا گفته‌اند بنشینید حتی سیاست‌های کلی‌ای که من گفته‌ام بنشینید تنقیح کنید. در خود مجمع گفته‌اند سیاست‌های کلی‌ای که خودم، سیاست‌های کلی‌اش را بنشینید تنقیح کنید. و یک دور دیگر با توجه به انقطاع نسلی و تفاوت‌های نسلی بنشینید یک بار دیگر بازنویسی بکنید به من پیشنهاد بدهید. این‌ها مال تفاوت امت‌هاست. و یکی از اتفاقاتی که همین این‌ها به وجود می‌آورد مربوط به این نکته است که با تغییر در امت‌ها واقعاً امامان این‌ها باید تغییر کنند. باید کارگزاران این‌ها تغییر کنند. شما نمی‌توانید بر اساس یک منتالیتی و ذهنیتی که امامان این‌ها داشته‌اند. امامان منظورم در اینجا حضرت‌ آقای خامنه‌ای نیست. این امامان باید تغییر ذهنیت ایجاد بشود. یک سری پیرمردی با یک ذهنیتی بوده‌اند این‌ها مجدد اصلا متعلق به یک نسل دیگرند. متعلق به یک تفکر دیگرند. آن تفکرشان اصلا مرده دیگر. اصلا آن نسل دیگر وجود ندارد. این‌ها باید مرتب تغییر بکند و این چیز بدی هم نیست و اتفاقاً بدی‌اش آن موقعی است که شما می‌بینید که این امامان این امت هنوز مانده. امت اجلش تمام شده، آمده تمام شده رفته، امامان امت مانده‌اند. کلاً یکسری همین پیرمردهایی که کلاً‌ بر جامعه حاکمیت داشته‌اند همۀ این‌ها باز دوباره مانده‌اند. این آن موقع نتیجه‌اش می‌شود انقطاع نسلی.

حالا این باشد تا ان شاء الله این را تفاوتش را با استبدال عرض بکنیم.