بسمهتعالی سخنرانی به مناسبت شهادت امام موسی کاظم (ع) حجتالاسلاموالمسلمین قاسمیان – 5 شنبه 29 اسفند 98 1- یک نکته راجع به نوروزدر روایتی ـ که شیخ طوسی آن را نقل کرده ـ معلی بن خنیس می گوید: روز نوروز به محضر امام صادق (ع) رفتم. حضرت فرمودند «اتعرف هذا الیوم؟» آیا می دانی امروز چه روزی است؟ میگوید به حضرت گفتم این روزی است که عجم آن را بزرگ میدارند و در آن به هم هدیه میدهند. حضرت میفرمایند «والبیت العتیق الذی بمکة» قسم به خانه خدا؛ «ما هذا الامر قدیم افسره لک حتی تفهمه» این مطلب خیلی قدیمتر از این حرفهاست که من برایت آن را میگویم. حضرت شروع میکنند به گفتن درباره روز نوروز ؛ از اینکه سفینه نوح در این روز بر جودی نشست میگویند تا میرسند به این که «و هو الیوم الذی أمر النبی (ص) أصحابه أن یبایعوا علیّا (ع) بأمرة المؤمنین» این روز، روزی است که پیغمبر خدا برای امیرالمومنین بیعت غدیر را گرفتند. اگر در این تقویمهای تبدیلی بزنید، هجدهم ذیالحجه در آن سال،مصادف عید نوروز آن سال است. در ادامه حضرت میفرمایند «و هو الیوم الذی یظهر فیه قائمنا» روز ظهور قائم است. «و ما من یوم نیروز الّا و نحن نتوقع فیه الفرج» و ما اهل بیت در این چنین روزی توقع فرج داریم. امسال روز اول سال و نوروز هم جمعه است. در روایت داریم که خداوند امر فرج را در یک شب اصلاح میکند. خدا را به محمد و آل محمد قسم می دهیم که امر فرج را اصلاح کند و در این روزهای متوقَّع فرج، با فرج امام زمان سپری شوند. خلاصه مطلب اینکه ارزش نوروز بیش از این حرفهاست و ریشهدارتر از آن است. در انتهای روایت هم هست که «انه من ایامنا و ایام شیعتنا، حفظته العجم و ضیعتموا انتم» این روز از روزهای ما اهل بیت است؛ نوروز روزی است که عجم آن را محافظت کرده و شما (خطاب به راوی) آن را ضایع کردید. جا دارد که همین جا استغاثه به حضرت صاحب العصر را تذکر بدهم. بزرگی میگفت ائمه هدی، هیچ کدام مسئولیت و مأموریت رسیدگی به بندگان خدا را ندارند اما امام زمان، مأمور است و مسئول است از این حیث. استغاثه به امام زمان را یادمان نرود. ما به امام زمان قسم بدهیم، ایشان را قسم بدهیم به حضرت زهرا، قسم بدهیم به باب الحوائج عنداالله، حضرت موسی بن جعفر، قسم بدهیم به پدرانشان، قسم بدهیم به مادرانشان. استغاثه به صاحب الامر، از یادمان نباید برود. امامِ حیِّ حاضرِ مسئولِ مراقبِ بندگان خدا، همه عبادالله به خصوص مؤمنین و مؤمنات، امام زمان هستند و به این معنا باید دقت کرد. استغاثه به حضرت صاحب الامر را یادمان نرود. در این نوروزی که هستید، یادتان نرود که روز تعیین اوصیا است. روز بزرگی است و مطلب پیش از این جریاناتی است که توقع رفته و تصور میکنیم که یک مطلب مربوط به فارس هاست، نه! مطلب خیلی ریشه دار تر از این حرف هاست. فردا هم که روز جمعه است و توقع فرج میرود. واقعا اگر همه مضطرانه دست به دعا بلند بکنند، هیچ بعید نیست که امر فرج، همین امشب اصلاح شود و ان شاالله ما حاضرا حضرت صاحب الامر را در میان خودمان داشته باشیم. اترانا نحف بک آیا میشود که ما گرد شما حلقه بزنیم؟ 2-مطلب دومراجع به کرونا، توصیه های بهداشتی گفته شده است. ما هم قبول داریم و تأکید میکنیم و به همه پزشکها و پرستارها و کادر درمانی و همه بچه های جهادی و همه کسانی که در این زمان قرنطینه خانگی، مشغول زحمتند؛ کار میکنند زحمت میکشند، ماسک تولید میکنند و … به همه خدا قوت میگوییم. به این نکته توجه بکنید که میخواهیم از آن یک مطلبی استفاده بکنیم. در روایات ما هست که اگر مردم گناهان اپیدمی بکنند، خدا هم برخوردهای سخت اپیدمی میکند. آیهی (روم: 41) ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ… میفرماید که ظهور فساد در برّ و بحر بواسطه کارهای انسانهاست. به هرجهت این تلنگرهایی است که انسان باید داشته باشد. نمیشود بشریت راهی را که برایش تعیین شده است، نرود و از آنطرف هیچ مشکلی هم پیش نیاید. مگر میشود؟ مگر در راههای دنیوی این اتفاق میافتد. به هر جهت یک جادهای میکشند که انسان باید آن را برود؛ اگر رفت که رفت، اگر بیراهه رفت بالاخره نمیشود که به هیچ مانعی برخورد نکند، هیچ جا درّهای نباشد، هیچ جا کوهی نباشد! بالاخره جاده دنیا را اینطوری کشیدند؛ اگر کسی تمرّد بکند و بشریت که دارد تمرّد میکند، به تمام قوا دارد تمرّد میکند، به این بیراههها کشیده میشود. در کافی شریف هست (کافی؛ ج2، ص 373) لَمْ تَظْهَرِ اَلْفَاحِشَةُ فِي قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوهَا… انسان، فاحشهای (یعنی گناههای سنگین؛ گاهی گناههای جنسی) که اعلان و برجسته میشود و به سطح عمومی کشیده میشود، نمیکند، مگر اینکه …إِلاَّ ظَهَرَ فِيهِمُ اَلطَّاعُونُ وَ اَلْأَوْجَاعُ اَلَّتِي لَمْ تَكُنْ فِي أَسْلاَفِهِمُ اَلَّذِينَ مَضَوْا… الا اینکه ظاهر میشود درد و بلاهایی که از قبل نبود؛ درد و بلاهای بیسابقه. یک موقع هست که انسان کار خطایی میکند به صورت پنهانی. بشریت ممکن است کارهای خطایی بکند و به آن افتخاری هم نکند؛ ولی یک موقع است کار خطا را علنی میکند (حَتَّى يُعْلِنُوهَا). کار خطا این طور میشود که چیز بدی نیست و چیز زشتی محسوب نمیشود؛ در کل دنیا پخش میشود و همه هم میبینند و حساسیتها از بین میرود و انواع و اقسام فساد و فحشا در کل دنیا منتشر میشود. به هرجهت این راه، بیراهه است. قرآن نسبت به همین بحث میفرماید: (نساء: 22) …إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا؛ این بد مسیری است. اگر کسی بد مسیری برود و بیراهه برود، نتیجه اش این است که (إِلاَّ ظَهَرَ فِيهِمُ اَلطَّاعُونُ وَ اَلْأَوْجَاعُ) نمیمرد مگر اینکه یکسری اوجاع و درد و بلاهایی برای اینها میآید که (لَمْ تَكُنْ فِي أَسْلاَفِهِمُ اَلَّذِينَ مَضَوْا) در اسلافشان همچین چیزی نبوده. یعنی یک چیزهای بیسابقهای در آنها تولید میشود. این هم یک تلنگر. چرا فقط این دنیای مادی و جنبه مادیتش را نگاه میکنید؟ در این مدت، خیلی از جاها تابلوهایی این طرف و آنطرف میزنند که دست ندهید، روبوسی نکنید ، همدیگر را بغل نکنید و … برای این میگویند که رعایت بهداشت عمومی اتفاق بیفتد. خب چه شده است که وقتی خدا میگوید که با نامحرم دست نده، روبوسی نکن، بغل نکنید همدیگر را، چرا این چیز عجیبی است؟ خب این هم برای بهداشت معنوی است، برای بهداشت روانی است. حالا در دنیا الان بحث، دست دادن و روبوسی کردن و اینها نیست، بحث خیلی عمیقتر و فاجعهآمیزتر از اینهاست. استغفار راه چیست؟ راه استغفار است؛ استغفار واقعی! برگشت واقعی! بگذارید این مطلب را در قالب روایتی از نهجالبلاغه امیرالمؤمنین عرض بکنم. وقتی مدتی در کوفه باران نیامد، حضرت تشریف آوردند در مسجد و خطبهای گفتند (خطبه 143 نهجالبلاغه). من از این قسمت خطبه استفاده میکنم که مسیر مردم استغفار است. بشریت باید استغفار کند. اِنَّ اللّهَ يَبْتَلى عِبادَهُ عِنْدَ الاَْعْمالِ السَّيِّئَةِ… خداوند بندگانش را به وقت اعمال بدشان، مبتلا میکند به … بِنَقْصِ الثَّمَراتِ… به کمبود ثمرات. بازدهی و راندمانها پایین میآید. یا بچهاش میمیرد، یا کارش درست درنمیآید. یا زیاد کار میکند و کم نتیجه میگیرد. کارش مثل دویدن روی تردمیل میشود. میدود ولی میبیند باز سرجای اولش هست. …وَ حَبْسِ الْبَرَكاتِ…خداوند برکات آسمان و زمین را حبس میکند. میبینید که کار، خیلی نتیجه نمیدهد. برکت کار، کم شده است. …وَ اِغْلاقِ خَزائِنِ الْخَيْراتِ… کلاً خداوند درِ خیرات را، قفل میکند. میبینید که به یک شرّ اینطوری دچار میشویم. که چه بشود؟ خدا میخواهد تنبیه الکی بکند؟ نه! مخازن رحمت الهی دست اوست. او که اغلاق خزائن نمیکند که بخواهد انتقام بگیرد. نه! …لِيَتُوبَ تائِبٌ… تا اینکه تائب، توبه بکند. باید انسان توبه کند. جامعه باید توبه کند. بشریت باید توبه کند. …وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ… کسی که باید کنده شود از مسیر قبلیاش، باید کنده شود. بعضی که در این ایام قرنطینگی میگفتند که کلافه شدیم، دیوانه شدیم و … بهشان میگفتم که یادی هم از اسرا بکنید؛ اسرای انفرادی. یک یادی هم از قطع نخاعیها بکنید. اینها چیزهایی است که پنج روزش را، ده روزش را ما نمیتوانیم تحمل کنیم. تازه راست راست راه میرویم و غذایمان را میخوریم و … اما کلافه میشویم. آدم یاد قبر وقیامتی را بکند که دیگر کاری از دستش برنمیآید. …وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ… کسی که باید تذکر پیدا کند، تذکر پیدا کند. …وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ… کسی که باید کنده شود و بیاید این طرف، بیاید. وَ قَدْ جَعَلَ اللّهُ سُبْحانَهُ الاِْسْتِغْفارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ… خدا استغفار را گذاشته برای اینکه رزق بیاید. یعنی درهای رحمت باز شود. فَقالَ سُبْحانَهُ: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ اِنَّهُ كانَ غَفّاراً… استغفار بکنید، خدا غفار است. خدا میبخشد. اسم «غفّار» الهی نمیتواند تعطیل شود. باید ما برگردیم به سمت خدا و استغفار بکنیم. خدا غفّار است. یعنی خیلی میبخشد. آن موقع …يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً… آسمان را پر و پیمان میریزد برای ما. همان اغلاق خزائن شده بود، این کلیدی که دست خداست، یک سمتش اغلاق است، یک سمت دیگرش افتاح است. همانی که اغلاق است، به این سمتش افتاح است و او باز میکند رحمتهای الهی را. باید انسان در این جریانات متذکّر شود. ضمن اینکه امور بهداشتیای که تذکر داده شده را رعایت میکنیم و ضمن اینکه به بعد از ایام کرونا (پساکرونا) فکر میکنیم و چالشهایی که بعدها مواجه میشویم به جهت اجتماعی، به جهات مختلف[1]، اما استغفار قطعی است. باید استغفار کرد. باید برگشت و انشاالله این استغفارها جواب میدهد. استغفارها هرچقدر عمومیتر باشد و همه استغفارهایشان را بریزند روی همدیگر ، یک سیلی از استغفار راه میافتد. سیلی از استغفار نه اینکه تک و توک اینطرف و آنطرف. همه بِینی و بین الله، خطاکاریم. مجموعاً بشریت خطاکار است. یک سیلی از استغفار راه بیفتد، خطاهای بشریت را میشوید و میبرد. عظمت و حرمت آن استغفارکنندگان، خزائن رحمت الهی را باز میکند و با استغفار همه ما، انشاالله این مسئله رفع میشود. البته همانطور که حضرت آقا فرمودند، خیلی هم این مطلب را نباید بزرگ کرد. به عبارتی فوریترین مسئلهی ما، کرونا هست ولی مهمترین مسئله مان، کماکان عدالت اجتماعی و کمک به انقلاب و همه اینهاست. به هرجهت الان علی الظاهر فوریترین مسئلهمان کروناست ولی عمیقترین و مهمترین مسئلهمان این نیست. ما امیدوارانه دعا میکنیم. امیدوارانه مسائل بهداشتی را رعایت میکنیم. با امیدواری دعا میکنیم. این امیدواری خیلی مهم است. این نباشد، فایده ندارد. وقتی حضرت زکریا میخواهد برای بچه دار شدن دعا بکند، یک طوری سینه ستبر دعا میکند که انسان باورش نمیشود که این از دعاهای واقعی است. میفرماید: (مریم: 4) قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا… موهایم سفید شده است، صد ساله شدهام، آن موقعی که همسرم میتوانست، بچهدار نشد؛ حالا که دیگر هیچ؛ (مریم: 5) …وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا… ولی من الان بچه میخواهم؛ امیدوارانه. …وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا؛ (هیچ گاه درباره دعا به پیشگاهت [از اجابت] محروم و بی بهره نبودم.) این میشود امیدواری در دعا که به شدت هم سفارش شده است. مقام امام من در این فرصت کوتاهی که داریم مطلبی را راجع به مقام امام و به طبع راجع به مقام امام موسی بن جعفر علیه السلام میزنم. میدانید که در روایات ما، بحث باب الحوائج را ما شیعه نگفتیم. این از آن مباحثی بوده است که سنی ها و مخالفین میگفتند ایشان باب الحوائج است. هرکس در به در شده بود می فهمید باید برود در این خانه. حضرت باب الحوائجند. این ها را اهل تسنن گفتند. بعضی از این القاب را اهل تسنن دادند. مثلا کریم اهل بیت را به امام مجتبی، شیعه نگفت یا روایت نداشت، این را سنی ها گفتند. راجع به حضرت موسی بن جعفر که او باب الحوائج است، سنی ها میگفتند باب الحوائج. یعنی اینقدر ریخت و پاش میکردند. حضرت در بحث حوائج چه مادی و چه معنوی، ایشان صاحب سرّه بود. همیشه همیانهایی با ایشان بود، کم آن دویست دینار (یعنی دویست مثقال طلا) دراین همیانها بود که حوائج مردم را برطرف میکردند؛ حوائج معنوی… زندگی ها را سروسامان میدادند. به قدری حضرت فوق العادگی داشتند که همه ائمه عبد صالح خدایند ولی اگر در روایت گفتند عن العبد الصالح این یعنی امام موسی بن جعفر. حضرت خیلی ویژه بودند. در این سی و چهار سال امامتشان که به عهده داشتند، این حضرت باب الحوائج که الحمدلله ما فرزندان و نوادگان آن حضرت، مثل چراغ هایی و خورشیدی به نام شمس الشموس در مشهد مقدس هستند. دلمان برای زیارت های حضوری هم تنگ شده. ان شاالله خدا قسمت کند. هم کریمه اهل بیتف دختر موسی بن جعفر و هم حضرت رضا علیه السلام را بتوانیم با معرفت زیارت بکنیم. در آیه قرآن وقتی که میخواهد بحث امام را بگوید، این ترکیب «الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» را شنیده ایم؛ ترکیب معروف قرآنی است. ایمان و اعتقاد به اضافه عمل؛ ایمان و عمل نتیجه آن چیزی است که از ما میخواهند و در رویات هست که اگر عمل وجود نداشته باشد، این علامتی است بر اینکه اختلالی در ایمان هست. در مورد مقام امام، اینطور داریم که مقام پیشوایی اینطور است که (سجده: 24) وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ خواستم ازهمان آیه سجده دار بخوانم و بیام پایین که فرصت هم نیست که معلوم شود نقش نمازشب در بحث امام چه نقشی دارد. (سجده: 24) وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا… که این ها هدایت به امر میکنند. هدایت به امر به دو شکل قابل تفسیر است یعنی یا مطابق امر الهی هدایت به امر میکنند یا ملکوت شیء را هدایت میکنند. هردو هم راجع به امام درست است. چرا رسیدند به اینجا؟ پیشوایی چرا به این شکلی می شود؟ لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ فعل ماضی(َكَانُوا) و مضارع(يُوقِنُونَ) که با هم جمع میشوند یعنی دیربازی این ها یقین داشتند؛ یقینی که هیچ خللی در آن ایجاد نمیشود. وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ میشود همان ایمان، منتها شدت ایمان، شدت اعتقاد. و صبر و پایمردی روی همان اعتقادی که دارند و آن را به منصه ظهور رساندن. روی اعتقاد خودش و عمل مؤمنانه خودش پایمردی بکند. اگر کسی این دو ویژگی را داشته باشد: یک؛ اعتقاد شدید داشته باشد که این اعتقاد برای امروز و دیروزش نباشد، مدتها با این اعتقاد راسخ دارد حرکت میکند و تمام موانع برایش هیچ است و سر این مسیر، ایستاده است. اگر کسانی به این رتبه برسند رفته رفته در یک طیفی به جایگاه های پیشوایی دارند میرسند. حالا ارتباط این با نماز شب چیست؟ کسانی که متذکر میشوند یه یک چیزی اینها کسانی هستند که میفهمند، تمام خودشان را زمین میزنند برای این راه. اینها مگر میشود همینطوری باشند، شب ها بلند میشوند: (سجده: 16) تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ؛ نه فقط کیف الله بازی با خدا، نه خیر انفاق، کمک به مردم. این طوری (سجده: 17) فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ… بعد من چی کنار گذاشتم برای اینه ها، دیگر نگویم. بذار نگویم. این ها کسانی هستند که به جایگاه های پیشوایی میرسند که هم هدایت میکنند. با کلامشان، هدایت به امرشان، برابر با امر الهی هدایت میکنند. صاحب نفسانی هسند که ملکوت اشیاء را متأثر میکنند. (سجده: 24) وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ این چه فردی، چه اجتماعی. اجتماع ما هم اگر بخواهد اجتماع امام و پیشوای دنیا بشود باید این ها را داشته باشد. دیرباز باید روی اعتقاداتش پافشاری بکند و صابرانه مسیر را طی بکند. این جوری اگر بشود، ما به تعبیری که خود قرآن دارد میشویم امام . یعنی قوم امام میشویم. قوم برگزیده میشویم. ان شاالله که خدا به عظمت این شب ها و روزها و به این دل های شکسته نظری بکند و همه را مورد رحمت و مغفرت خودش قرار بدهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد. [1] . خوب است عده ای به خصوص طلاب پویش بکنند؛ بالاخره این همه الکلی که مردم راحت میخرند و مغازهها میفروشند تا نوع آموزشهایی که دارد مرسوم میشود، اینها نوع چالشهایی است که بعداً به جهت اجتماعی و آموزشی و اعتقادی و … پیش میآید. به این دوره پساکرونا باید فکر کرد. |