فایل صوتی:

فایل متنی:

متن سخنرانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

در بحث حج موقف ششم، موقف مناست. در مباحث قرآنی ما بحث منا و قربانی بخصوص خیلی زیاد صحبت شده است. شاید به اندازه اینی که روی بحث قربانی صحبت شده در ایام حج، روی هیچ موردی اینقدر ما صحبت نداریم. یعنی درمورد منا  بیشترین حجم آیات به نوعی به منا تعلق میگیرد و حالا که دیگر از عرفات و اشعر و اینها عبور کردیم و به شعور رسیدیم معارفه شدیم و همه اینها وارد مناسک حج میشویم. چون که میبینید که تا قبل از منا مناسک نیست خود وقوف است فقط. مناسک حج از خود در حقیقت منا شروع میشود به عبارتی. همه شواغل مادی را کنار گذاشتیم و چندتا سنگ فقط جمع کردیم که ازش بخواهیم یکاستفاده بکنیم.

منا آن جایی است که قربانگاه ایست که برای جلب رضایت خدا انسان ها قربانی میکنند، این سرزمین سرزمین مونا و آرزوها هم هست یعنی ذبح آرزوهای باطل و به دست اوردن یک سری آرزوی  جدی در حقیقت.  در روایت هست  که (جلد4 صفه256) (روایت دقیقه2) وقتی که مردم منازلشان را در منا میگیرند (ادامه دقیقه2) ای منا اهلت رسیدند (ادامه روایت) در این دره ها و عمق دره ها و اینها اتصاء ایجاد بکن. (ادامه روایت) میگویند مثل رحم میماند در حقیقت هر چقدر ادم بریزه اینجا جا دارد بزرگ میشود (روایت دقیق3) این در حقیقت  چشم هایت را بجوشان و (روایت دقیقه3:33) اگر میدانستید کجا  فرود امدید  یقین میکردید به خلف بعد المغفره یعنی این هزینه هایی که کردید میفهمیدید که برمیگردد. بعد از اینکه تازه خدا شما را بخشید. ببینید  من قبل از اینکه  طبیعتا بحث منا و قربانی  را عرض بکنم  که یک فرهنگ داره در قران که به شما نشان میدهم یعنی فرهنگ متفاوتی است اصلا این بحث.

این است که  ما یک  ستون های سنگی اول ستون عقبه رمی جمرات جمره عقبی یا عقبه را باید بزنند بعد  بیایند سراغ  قربانی. خب این رمی جبرات، اینی که شما  تا به شعور و معرفت رسیدید یک سری سنگ ریزه جمع میکنید که بزنید به شیطان. یک دشمن شناسی ویژه ای توی این حالت باید ببینید این حالت را شخص برای خودش بازسازی بکند. به رموزش مثل این قصه سلامان و ابصال که الان خواندییم. باید رموزش را برای خودش هی  بازسازی بکند که انجا این رمز را باید برای خودش بازسازی بکند. در دنیا یک سری سنگ ریزه برمیدارنم که این ها را بزنمبه صورت شیطان . آن شیطانی که  وقتی که من میخواهم بروم سراغ امام سراغ مطاف و طواف این خلاصه جلوی من سبز میشود و من را از راهم بازمیدارد یعنی نمادی است برای کفار و منافقین.

این جریان ستون ها نمادهایی است برای جریان کفار و منافقین حالا برای حضرت آدم این اتفاق افتاد برای حضرت ابراهیم اتفاق افتاد در عام الفیل اتفاق افتاده در همه داستان ها این مدلی دارد یک سری میروند از زمان پیغمبر هم این کار را انجام میدهند مثلا یک توطئه میکنند برای اینکه یکجوری بشود این فیل ها وارد مکه بشوند که اینها بصورت ستون های سنگی در می آیند میشوند نماد نمادسازی مربوط به اینکه شما کفار و منافقین را دارید برخورد قلاض(؟ دقیقه 6:20) و شداد میکنید البته عرض کردیم با این حالت دیگر. خلاصه یعنی اینکه برو پی کارت مثلا اینجوری هم نیست که ما خیلیم حسابت میکنیم و داخل ادم. این تنها انگیزه جمع کردن سنگ است وگرنه اگر رمی جمرات نبود سنگ جمع کردن نبود هیچ کسی نمیرود سنگ جمع بکند. سنگ جمع کردن تنها انگیزه اش زدن به صورت دشمن است.

حالا در بحث خود قربانی. یک بحث مهم دارد قران. حالا من در قرآن به شما نشان میدهم خیلی بحث ویژه ایست. شما سوره مبارکه حج را بیاورید از آیه 27 به بعد میخوانم. میخواهم به شما نشان دهم قران با چه اصراری بحث ذبح  در بحث حج را مطرح میکند منتها با یک فرهنگ همراه است این صفحه  335 وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ يَأۡتُوكَ رِجَالࣰا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرࣲ يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقࣲ خب تا اینجایش که قبلا داشتیم که بیایند به سمت امام، حرکت به سمت امام لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ ببینید تا این ل َِّشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ شاهد سودهای این سفر باشند  که در ارتباط با امام این سفر سود میکند، سودهای معنوی میکیند ، سودهای مادی هم میکند. وَيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامࣲ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ و ببینید هدف از حج در ایه خوب دقت کنید چون که مساله مناسک حج مهم بودند این را  این وَيَذۡكُرُواْ عطف به لِّيَشۡهَدُواْ است. یعنی بیاید حج که مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ شما ذکر خدا بگویید. یعنی شما یک بهینه الانعام دارید یک انعامی دارید که اینها بهم هستند و خلاصه یک حالت ناطق نیستند دیگر. این را شما بیایید حج که این کار را بکنید لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَيَذۡكُرُواْ در حقیقت ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامࣲ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ تا بیایند که یاد خدا و  اسم خدا بر بهمیمه الانعام برده بشود.

پس آن رزقی که از بهیمه الانعام دارد برایشان برده شود، اسم خدا برده شود. فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِيرَ از آن خودتان بخوورید به بائس فقیر، آن درمانده فقیر هم برسانید ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ آن موقع بیایند آلودگی هایشان را پیش امام بزدایند وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ یک دور دیگر با امام بیعت کرده وظایفشان را انجام بدهند وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ آن موقع دور این خانه بگردند ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَيۡرࣱ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦۗ وَأُحِلَّتۡ لَكُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡۖ فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ وَٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ این انعام بر شما حلال شده إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ مگر ان هایی که حلال نشده است فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ این پس حالا که اینجور شد ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ آن پلیدی بت ها را اجتناب بکنید وَٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ حالا که انعام برای شما اینجور شد و اسم خدا برده شد دیگر شما بگذارید کنار دیگر امدید حج و خدا و امام و اینها حُنَفَآءَ لِلَّهِ غَيۡرَ مُشۡرِكِينَ بِهِۦۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَكَأَنَّمَا یک توضیح درمورد شرک و تَهۡوِي بِهِ ٱلرِّيحُ فِي مَكَانࣲ سَحِيقࣲ میندازدش توی یک مکان دوردست شرک اینجوری است آدم را پرت و پلا میکند ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ شَعَـٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقۡوَى ٱلۡقُلُوبِ * لَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ إِلَىٰٓ أَجَلࣲ مُّسَمࣰّى ثُمَّ مَحِلُّهَآ إِلَى ٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ باز دوباره آیه 34 باز دوباره اشاره به قربانی وَلِكُلِّ أُمَّةࣲ جَعَلۡنَا مَنسَكࣰا ببینید اصلا منسک و مناسک یعنی قربانی  اصلا مناسک را شما در قران جمع بندی کنید یعنی قربانی وَلِكُلِّ أُمَّةࣲ جَعَلۡنَا مَنسَكࣰا لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۗ ببینید این مطلب را به طور قربانی نمیگوید اسمش را. برای اینکه بر آن چه که دام ها رزق داده شدند به آنها برای اینکه لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ یعنی برای اینکه نام خدا بر این ها برده بشود در همین بهیمه الانعام و انعام بهیم و بهم و خلاصه غیر ناطق اسم خدا برده بشود که میخواهد یک رشدی این بهیمه الانعام. یعنی وقتی اسم خدا بر این چرت و پرت ها برده میشود برای این دنیا برده میشود، حالا چرا دارم دنیا را اینجور معنی میکنم میگویم. این گوشت ها و این خوردنی ها نماد دنیاست. در آیات دیگر به شما نشان میدهم. اصلا نمادسازی است برای دنیا که وقتی که این به شما اسم خدا ببرید رشد میکند. همین دنیا اسم غیر خدا ببرید به پستی می افتید و نجاست و قضارت (؟ دقیقه 14:22) پیدا میکند . این نجاست و قضارت شبیه گوشت خوک نیست، دقت بکنید که یک گوشت خوک استکه حرام است، یک گوشت است که نام خدا برش برده نشده آن هم حرام است.

این را چرا با حساسیت میگویم؟ چون که اگر درک بکنیم فرهنگ قرانی این بحث منافع گوشت را آن آیه ولایت را درک میکنیم بابتش که الا خیلی ها معتقدند به این آیه الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ آیه 3 لا به لای همین بحث گوشت آمده. این که ایه ولایت وسط بحث گوشت امده این خودش یک نکته ای دارد یعنی حاوی یک فرهنگ است توی قرآن که این است که شما به هر جهت دنیای بهیمه را شما چه جوری دارید مصرف می‌کنید اسم خدا رویش می‌گذارید می‌شود ربط به امام و همه مراتب عالیه اسم غیر خدا می‌آورید می‌شود نجاست و قضارت؟. این می‌آید پایین و اصلاً اسم این وقی که قربانی است خیلی دقت کنید به این ما خیلی راحت از کنار این کلمات مییگذریم. خود قران فرهنگ دارد. قربانی یعنی ما یتقرب بهم یعنی شما به واسطه یک ذبح تقرب پیدا می‌کنید به سمت خدا. اتفاقاً این قربانی اینکه در جاهای دیگر هم می‌شود تقرب پیدا کرد در بهینه الانعام است شما بهیمه الانعام را ذبح برای خدا بکنید و این را از آن حالت بهم بودن خارج بکنید. دنیا را از این حالت بی‌معنا بودنش خارج می‌کنید. دنیا اگر نام خدا رویش نیاید چیز بی‌ معنا و بهمی است. اگر بیاید شما را متصل می‌کند به امام و جریان امامت و شما را مجاهد خونریز در جریان امامت میکند. اگر جور دیگری بیاید شما این خون ریختید هزینه را داده‌اید ولی دارید افول پیدا می‌کنید. اصلاً این را دیگر نمی‌شود مصرف کرد. یعنی یک نجاست باطنی پیدا می‌کند. می‌گویم فرقش با خوک دقت بکنید الان در آیات به شما نشان می‌دهم. ببینید یک خوک داریم که می‌گوییم گوشتش خوب نیست. یک طبع در حقیقت حیوانات این طبع را به خورنده و آکل آن می‌دهد چنین طبعی را. بله نجاست ذاتی ندارد مثل خوک نیست خون مسفوح نیست، دم مسفوح نیست. نیست یک حالت فسق دارد به عبارتی.  این دنیای بهیمه و این‌ها را (بحث عوض شد)

چرا گفتند گوشت خوک حرام است؟ حالا ضمن اینکه گفتند حرام است نوع انگلی نوع طبعی که خوک دارد ولو اینکه آن کار جنسی با محارم را نکند. چون که تنها حیوانی است که از این کارها می‌کند. اولاً غذره عذره (؟ دقیقه 18:35) خودش را می‌خورد، مدفوع خودش را می‌خورد و با محارم هم نکاح میکند. همچین حیوان این مدلی ما نداریم. از این جهتش ولو اینکه یک جایی نگهش دارند که این کارها را نکند ولی طبعش این مدلی است وهر چقدر که انگل زدایی بکنیم می‌گویند خیلی پر انگل است. می‌دانید که در برخی از مناطق دنیا کاری به هیچ چیز نداریم گوشت خوک را حرام کردند یعنی ممنوع کردند. به دلیل انگل‌هایی که دارد طبع گوشتی که دارد. نمی‌دانم گوشتش را دیده‌اید یا نه ولی گوشت خوشگلی دارد من هم در سوپرهای خارجی دیده ام. بله گوشتش چرب به نظر می‌رسد. دیدنش که اشکال ندار. نمیخواهیم که بخورریمش.

خلاصه در مناطقی از روسیه و فلان این‌ها است که ممنوع شده گوشت خوک به خاطر انگل‌هایی که دارد و به خاطر طبعی که دارد. یکی از چیزهایی که این‌ها لنگ می‌اندازند جلوی اسلام همین بحث گوشت خوک است وقتی مقالات گوشت خوک را می‌بینند که حرام شده برایشان عجیب است. یعنی جزو برگ‌های برنده است. حالا نکته‌اش این است که آن یک چیزی است درون گوشت ولی این اتفاق که شما نام خدا بر قربانی‌ها برده نشود در گوشت نیست یک فسق عارضی بر این است.

یعنی عملا دنیا را داری خراب می‌کنی به عبارتی. فریادی که از خودت داری بلند میکنی، با همه این کلمات کار دارم، آن نعره‌هایی که تو می‌زنی برای دنیا. در دنیا آیا این فریاد در حقیقت امام مدار فریاد خدامدار است اینها نعره های دنیوی است که تو داری میزنی؟

این تکلیف این بهیمه الانعام را روشن می‌کند. تکلیف دنیای تو را این‌ها روشن می‌کند. این طرح را در قرآن شنیده بودید؟ نگاه بکنید آیات را وَلِكُلِّ أُمَّةࣲ جَعَلۡنَا مَنسَكࣰا لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ یعنی این‌ها برای این است که اسم خدا برده شود. ما منسک گذاشته‌ ایم که شما اسم خدا را ببرید بر این بهینه الانعام. اصلا این مناسک تهیه شده برای اینکه یعنی حج را گذاشته‌اند شما روی این گوشت‌ها روی این بهینه الانعام اسم خدا ببرید. یعنی این‌ها را تبدیل به خداییش کنی به عبارتی. فَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهࣱ وَٰحِدࣱ فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِينَ* ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمۡ وَ…..* وَٱلۡبُدۡنَ این بُدن و خلاصه این شتر یعنی این گنده از چیز را پس از اینکه شما مخبطین شدی و خلاصه تسلیم شدی و مخبط شدی. مخبط کسی است که ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ و همه اینها

حالا شما با دنیاهای بزرگتری  تری مواجه هستید. وَٱلۡبُدۡنَ خب؟ جَعَلۡنَٰهَا لَكُم مِّن شَعَـٰٓئِرِ ٱللَّهِ لَكُمۡ فِيهَا خَيۡرࣱ این را خدا از شعائر الهی کرده برای شما. بُدن شده شعائر. فَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَا صَوَآفَّۖ همینجور صف در صف بُدن که وجود دارد و این‌ها بدن ایستاده را نام خدا بگذارید سرش.  اسم خدا بگذار رویش فَإِذَا وَجَبَتۡ جُنُوبُهَا فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡقَانِعَ وَٱلۡمُعۡتَرَّۚ وقتی که پهلویش خلاصه خورد زمین بده به قانع و معتر و ابن ها و بعد می گوید لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا من که از تو خون نمی‌خواهم که از تو گوشت نمی‌خواهم، اصلاً بحث من گوشت نبود، بحث من تقوا بود وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡ بحث من تقوا بود و رسیدن تو به تقوا. این یک نمونه را برایت روی گوشت پیاده کرده‌ ام. تمام این مناسک بود برای اینکه تو دنیایت را به عنوان نمونه یک گوشت برداری تبدیل به یک پیام الهی بکنی این را ببری در یک بدنه سالم این چنینی که خواهد با این بحث رشد کند و حرکت بکند و اسم خدا رویش بیاید.

ببینید خدا می‌خواهد در هزار لایه با بشر حرف بزند می‌خواهد همه حرف‌ها را در ۶۰۰ صفحه بزند باید همه این لایه‌ها را با هم داشته باشد. حالا که تو فهمیدی، تکلیفت با راه الهی مشخص شد، فهمیدی این‌ها را داری ذبح می‌کنی اسم خدا میبری روی این‌ها و جوی خون راه می‌ اندازی إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانࣲ كَفُورٍ* أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ دنیایت را اگر برای امامت ذبح کردی و اگر اسم خدا بردی روی اینها و خودت را اتصال به امام دادی کما اینکه توی این سوره حج همین بود  که قرار بود بیایی دستور و فرمان بگیری از حضرت حق و دستور وفرمان بگیری از قائم مقام حضرت حق یعنی امام، تو این خون‌ها را ریختی اسم خدا را بر دنیایت بردی خودت را ترقی دادی حالا با این عنصر مترقی انسان مترقی إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۗ تو یک مومنی هستی که خدا دفاع می‌کند ازت برو بجنگ. تو متصل به جریان حق هستی، در این جریان اتصال تو به حق من از تو دفاع می‌کنم. من اگر پشتت ایستاده‌ ام چون دنیایت را زدی زمین برای من، دنیایت را تبدیل کردی به قربانی بهیمه الانعام را اسم خدا گذاشتی أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ* ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِم …یعنی می‌بینید پایه می‌ کنند مطلبی به نام آن مطلب قربانی به اسم گوشت گذاشتن روش. ‌حالا من بعداً عرض بکنم سوره مائده آیه ۳ اساساً از فضای همین گوشت ها شروع می‌شود، از فضای دنیای ذبح شده. میبینید  وسط آیات طهارت و گوشت و این‌ها الان مفسرین بحثشان همین است آیا این‌ها یک سری حرف‌های بی‌ربط به آیات است؟اینها ارتباطی به آیات ندارند؟ بالاخره الیوم یئس الذین کفروا مشخص است و ربطی هم به آن آیه خودش ندارد این آیه 3. ما نمی‌توانیم در قرآن همچین چیزی را قبول کنیم، شما بتوانی ربط را گیر بیاوری تمام این ربطش مهم است نه اینکه کوس بی‌ربطی را به صدا در بیاوری و بگوییم که اینها به همدیگر ربطی ندارند.

حالا شما این آیاتی که می‌گویم نگاه بکنید تا عرض بکنم که این معنی چه جور معنی است که دارد قرآن می‌گوید. خلاصه خیلی حرف دقیقی دارد می‌زند قرآن ‌ها. پا به پای من می آیید؟ با طرح انس گرفتید؟ قران واقعا کتاب عجیبی است.

صفحه ۲۶ قرآن را بیاورید. می‌خواهم این نکته را بگویم که این مقدار قرآن چرا روی این معنی میایستد، این معنی حرمت گوشت‌ ها. آیه ۱۷۳ بقره، حالا چرا اینجا می‌ آورد این آیه را حلال و طیب را وقتی که می‌خواهد بحث بکند خلاصه یک اشاره‌ ای وسط  بحث حلال و طیب کرده است يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ و به تبع تمام آیات قبلش وَٱشۡكُرُواْ لِلَّهِ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ* إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ بعضی‌ها تصورشان این است که خدا یکهویی به ذهنش رسیده که ما که طیبات را گفتیم حالا بگذارید که یک پرانتز باز بکنم و در مورد یک حکم فقهی بگویم حالا که دستمان به رساله ا‌ست إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ خوب دقت کنید اصلا عبارت را دقت کنید وَمَآ أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ اهل معنیش ذبح نیست می‌دانید میدانید معنی اهل یعنی چه؟ اصلا هلال را میدانید یعنی چی؟ هلال معنیش یعنی فریاد. اصلاً هلال را به ماه می‌گویند چون وقتی نمایش داده می شده است همه فریاد می‌زدند ماه ماه ماه، برای همین بهش می‌ گفتند هلال. اصلا اهل الصبی یعنی بچه فریاد زد، اصلا هلال معنیش یعنی فریاد وَمَآ أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ هم ریشه تهلیل است یعنی فریاد غیر خدا زده شده، یعنی نعره های غیر خدایی برایش زده شده، معنیش یعنی این. حالا به حساب اینکه در حقیقت وقتی ذبح می‌کردند یک صدایی از خودشان در می‌آوردند این قربانی معنی دومشه. اصرار دارد که بگوید

بله هم ابزار تبلیغ غیر خدا هم شما برداشتی یک دنیایی را یک گوشتی را حقیقت این‌ها را مصرف غیر خدایی داریم می‌کنیم. یعنی داری فریادهای غیر خدایی روی این می‌زنی. می‌گویی این‌ها در حقیقت خرج غیر خدا. به تعبیری شما میشوی ابزار تبلیغ غیر خدا. اگر این باشد حالا ببینید میخواهند بگویند پای بت. که کسی پای بت مثلاً این را…..

شما یه موقع هست ممکن است پای یه حزب یه چیزی دارد ذبح میشود. شاید فریادها و پلاکاردها و کف دستی‌ها و سایت‌ها اینها فریادهای لغیرالله، این حرام می‌کند، آن استفاده را حرام می‌کند. کما اینکه معنی کل در قرآن می‌دانید که اَکل در قرآن یعنی خوردن، یعنی به معنای از حلق پایین رفتن نیست. لا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ مال همدیگر را به باطل نخورید تقریباً شبیه همین معنی فارسی مال مردم خور است. مال مردم خور نه اینکه مال مردم را می‌خورد ممکن است یک ماشین بدزدد، این را می‌گویند مال مردم خور. این خوردن این أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ یعنی هر چیزی که فریاد غیر خدایی رویش زده شود. تو داری خودت را تبلیغ میکنی خدا و امام را تبلیغ نمیکنی. راه انقلاب را تبلیغ نمی‌کنی خودت را تبلیغ می‌کنی. خودت را داری گنده میکنی. نمی‌خواهم بگویم روی گوشت پیاده نشده از ظواهر فاصله می‌ گیریم نه، روی گوشت هم دارد پیاده می‌شود منتها شبیه یک نماد است توی قرآن. که آن موقع چیزی که أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ این حرام است، این نجس است، این قضر (؟دقیقه 34) است، این یک چیز ناپاک است. این شما را به آن مقصود نمی‌رساند فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغࣲ وَلَا عَادࣲ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ یه موقع هست که شما مضطری، خوب دقت کنید این قسمت را من فضایش را بگویم بعد آیه‌اش را فعلا همین طور از من قبول کنید. فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغࣲ وَلَا عَادࣲ  ببینید یک لایه از معنیش این است کسی که مضطر بشود به خوردن اینها منتها غَيۡرَ بَاغࣲ وَلَا عَادࣲ  اولاً لذت نخواهد ببرد از آن، نباید از این چیزهایی که محرمات شده و شما در حقیقت مضطر به استفاده از این شدید اولاً باغ نباید باشد. نباید ابتغاء و طلب از طرف شما باشد‌، نباید طلب از طرف شما باشد. یعنی وقتی حالا قرار شد که فلان کار را بکنید خوشت دیگر نباید بیاید از این اتفاق. هم خوشت نیاید هم وَلَا عَادࣲ هم تعدی نکنی. یعنی به اندازه ضرورت اکل میته ای دیگر. اینقدر استفاده بکنی. این یک لایه.

تازه وقتی که چنین استفاده‌ هایی می‌کنی إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورࣱ رَّحِيمٌ یک اشکالاتی بر شما ایجاد می‌شود که خدا باید از آن بگذرد. یعنی آثار پیدا می‌شود در شما. درست است گناه ندارد اما آثار دارد. که شما آن چیزی که یک موقعی حرام بود به اضطرار فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ الان برای شما گناه ندارد اما دیگر لذت نمی‌توانی از آن ببری، نباید لذت ببری. از آن حدش هم نمی‌توانی تجاوز کنی. حالا من گاهی اوقات به برخی‌ها عرض می‌کنم یک موقع‌هایی که آدم نماز نمی‌خواند که نباید خوشحال شود از اینکه نماز نمی‌خواند. برای همین گفتم آدم باید سر سجاده باشد و اینها.

ببینید گناه چیزی بیش از آن آثار منفی است یعنی حجت خراب کردن است. شما توی تهران راه بروید کثیف می‌شوید این آثار منفی دارد موهایت چرب می‌شود بدنت بو می‌گیرد، یعنی گناه نکردی. یه موقع می‌بینی لجن بازی می‌کنی حالا این در فرض کسایی که آسفالت کاران هستند، این آسفالت کاران همیشه قیری می‌شوند کار بدی نمی‌کنند ولی قیری می‌شوند. این گناه نیست ولی قیری شده. ولی آن کسی که خودش دارد با لجن به سر و صورت خودش میمالد این دارد گناه می‌کند به عبارتی. این شبیه به گناه است. برای همین است که نکته‌ای هست خدا معمولاً انسان را در یک حالت اضطراب قرار نمیدهد، که آدم مجبور شود که مثلاً عرق بخورد. مثلاً از تشنگی انسان را در این اضطرار قرار نمی‌دهد، آدم مومن را در این اضطرارها قرار نمی دهد. یعنی از تشنگی مجبور شویم عرق بخوریم. حالا ما توی اصول اوایل طلبگیمان مضطر به خوردن عرق است. می‌گویند این چه مومنی است که عرق بخورد که مثلا آب برده عرق هم برده آبش تمام شد عرق می‌خورد. خدا انسان در اضطرار قرار نمی‌دهد چنین محرماتی را، حالا مرتکب بشود.

یک تعبیر دیگری هم دارد حالا بشنوید دلیلش را بعداً برایتان می‌گویم فَمَنِ ٱضۡطُرَّ کسی که اضطرار پیدا کرده باشد که حرام مرتکب بشود غَيۡرَ بَاغࣲ اگر هم مرتکب این چیز میخواهد بشود توی روی امام نایستد دیگر. تو روی امام دیگر نمی‌شود وایساد. تو روی علی و اولاد علی نمیشود تو روی ولایت دیگر نمی‌شود وایساد که حالا روی حساب اینکه من مضطرم، من در کار بد مضطر شدم،دیگر تو توی روی علی و اولاد علی نمی‌ توانی بایستی. این هم جزو معانیش است برای همین است که گفتم غَيۡرَ بَاغࣲ معنیش همین این است. باغی یعنی کسی که در مقابل امام می‌ایستد. آن از ابتغاء است این از بغی است. آقا شما می‌خواهی استفاده کن از این عالم،  استفاده تو از این عالم أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ هم باشد دیگر نمی‌توانی توی روی امام بایستی. به غیر خدا باشد این دیگر خط قرمزهای خداست.

حالا من که خودم این سود را همه صدقه می‌دهم این سود که می‌آید از بانک‌ها. من صدقه میدهم شما هم صدقه بدهید. عددی هم نیست اصلاً. من همه را صدقه می‌دهم. این سود را نخورید چیز خوبی نیست.

حالا شما نگاه بکنید صفحه ۲۸۰ را بیاورید.این فرهنگش خیلی مهم است. سوره مبارکه نحل آیه ۱۱۵، صفحه ۱۴۷ را هم بیاورید. حالا بعداً خودتان خیلی خوب است جای اینها را پیدا بکنید که اصلاً این جایابی این‌ها یهویی چجوری می‌شود این وسط یهویی بدون هیچ مناسبتی حسب ظاهر این آیات به این صورت آیات استفاده از گوشت. دارد که وَلَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولࣱ مِّنۡهُمۡ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَهُمۡ ظَٰلِمُونَ خب؟ فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ حَلَٰلࣰا طَيِّبࣰا حالا که این را می‌گوید حلال طیب إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِ باز دوباره همان معنا. آنکه خواندیم مدنی بود این مکی است فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغࣲ وَلَا عَادࣲ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورࣱ رَّحِيمࣱ آنجا گفت فلا اثم علیه ان الله غقور رحیم اینجا در حقیقت غَفُورࣱ رَّحِيمࣱ را مستقلاگفت.

سوره مبارکه انعام را بیاورید آیه ۱۴۵ صفحه ۱۴۷ قُل لَّآ أَجِدُ فِي مَآ أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمࣲ يَطۡعَمُهُۥٓدر احکامی که به من وحی شده اصلا نیافتم. مثلاً این مدل بیان خودش یک بحث است. با آن کسانی که اصول بحث می‌کنیم می‌گوییم این یعنی چی اصلاً چرا اینجوری گفته است. قُل لَّآ أَجِدُ فِي مَآ أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمࣲ يَطۡعَمُهُۥٓببینید اینی که عرض کردم اینجاست إِلَّآ أَن يَكُونَ مَيۡتَةً أَوۡ دَمࣰا مَّسۡفُوحًا اینکه میته باشد یا دم مسفوح. دم مسفوح در مقابل دم متخلف است. خونی که در حیوان بیرون ریخته می‌شود به این می‌گویند دم مسفوح در مقابل دم متخلف که در بافت میماند. أَوۡ لَحۡمَ خِنزِيرࣲ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ ببینید تا اینجایش جدا می‌کنیم میگویدفانه رجس میگوید اینها میته و دم مسفوح و لحم خنزیر انگار ذاتی درون خود این‌ هاست که این‌ها را نجاست داده. أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ این یکی فسق است. اینجا کدگذاری است. یعنی یه معنایی قرآن دارد به نام فسق حالا بعدا باید نمیدانم حوصله‌اش را دارید یانه این بحث را. فسق یعنی در مقابل امام ایستادن. یعنی از خط بیرون زدن و در مقابل امام ایستادن. أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِ یعنی یا رجس است این‌ها که اینهاست یا فسق است. فسق دیگر ذاتی است خودش نیست بلکه در حقیقت (؟۴۶ دقیقه) است این است که سر و صدای غیر الهی است به عبارتی. بلند کردن صدا است برای غیر خدا أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ ل بینید اون رجس بود این فسق بود . بله دارد وجه حرمتش را در حقیقت نجاست رجس رجس و نجس این بخاطر فسق. یعنی عملاً شما این را خرج غیر خدا میکنید آن چیز را. شما دارید خرج غیر خدا می‌کنید. سروصدایی داری بلند میکنی از این یا خودش را یا استفاده ای که داری میکنی، این استفاده را داری خرج غیر خدا میکنی. این یک فسق است خلاصه أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغࣲ وَلَا عَادࣲ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورࣱ رَّحِيمࣱ که حالا این غَيۡرَ بَاغࣲ وَلَا عَادࣲ را باید توضیح بدهیم. حالا عرض میکنم، چیزی که فهمیدید بدک نیست. ولی حالا در حقیقت اون معنی قربان را قرب قربان واصلا معنی قربان را یا یه معنی خیلی ویژه ای دارد، روی این معنی هم خیلی کار شده. علی الخصوص در شرف بحث ولایت هستیم در عید غدیر و اینها. حتما دیدید دیگر

بله حتما اینجوری است یعنی عملا مک دونالد و پپسی و کوکاکولا و همه اینها، عملا همه اینها أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِ هستند. منتها حرمت شرعی رساله‌ای که میشود ازش درآورد یا خیر سخن دیگریست در عالم فقه. فقه ما همچین ظرفیتی ندارد ولی قطعا به جهت باطنی این معنی را متضمن است. که أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِ هستند اینها. فریاد آمریکا تو مک دونالد است اصلا. یعنی فریاد آمریکاست، فریاد طاغوت است این. أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِ هستنداینها.

اینی که شما میگویند تو آیه ۳ سوره مائده را ببینید این همینجوری است، دارد همین آیه بحث ولایت وسط این بحث دارد توضیح میدهد. که آنجا با یک تفاوتی غَيۡرَ مُتَجَانِفࣲ لِّإِثۡمࣲۙ که اگر کسی اضطرار پیدا کرد. که بعدا بحث می کنیم.

اپل هم همینطور است.آقا تمام این برندها برای آمریکا فریاد میزنند . همه اینها أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِ هستند. تمام این برندها را درست میکند که فریاد باشند در مقابل فریادهای خدا.

که شما اربعین و اینها انجام میدید که خدا را فریاد بزنید. شما داری خدا فریاد میزنی، آنها طاغوت فریاد میزنند . شعائر و شعار اصلا یعنی همین. پرچم سازی و نمادسازی و تو چشم کردن طاغوت است یا خداست. کل این حج واقعا اگر رسانه ای میکردند که نمیکنند متاسفانه. تبدیلش کردند به یک حرکت توریستی در یک زمانی در یک مکانی وگرنه اگر رسانه‌ای میشد همچین حرکتی  بینظیر است این کار، که تمام مسلمانان در کنار همدیگر بلند بشوند بروند یک نقطه‌ای به خاطر خدا. کما اینکه اربعین هم اینجوری است، حج اینجوری است. این‌ها اتفاقاً جاهایی است که باید رسانه‌ در آن ها به شدت فعال باشد. چون که شعار است. این‌ها شعائر دین است باید فریاد بشود.