پادکست حضرت نوح| قسمت چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ وَيُبَشِّرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرࣰا كَبِيرࣰا.»
نوح بنده خدا برگشت به خدا گفت «وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوۡتُهُمۡ لِتَغۡفِرَ لَهُمۡ جَعَلُوٓاْ أَصَٰبِعَهُمۡ فِيٓ ءَاذَانِهِمۡ».
ملاء چه کسانیند؟ ملاء چهره های رسانه ای سرشناس، دور و بری ها، کسانی که اینفلوئنسر اند، کانال دارند، حرف آن طاغوتها را بلدند ترجمه کنند. ترجمه مردمی.
این فرعون بر می گردد میگوید « قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمࣱ.»
هی عکس میگرفتند میگذاشتند در کانال هایشان. آقا ببینید آقای نوح دارد چیکار میکند این پیغمبرتان هست ها.
«سلام علیکم نوح فی العالمين»
علت بی اقبالی دعوت نوح علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض میکنم خدمت همه عزیزان محفلی پادکستی نوح آخرالزمانی. حالتان خوب است؟
یادتان هست جلسه گذشته راجع به چی صحبت کردیم؟ راجع به یک مقدمه ای داشتیم میگفتیم میخواستیم این سوال را پاسخ بدیم دعوت انبیا، دعوت نوح چه جوری بوده است که مردم قبول نمیکردند؟
خب اگه یک چیزی را انبیاء بیاورند، نوح بیارود، مردم قبول نکنند، معلوم است که بالاخره یه مشکلی هست. در خود آن دعوت هم یک گیری هست لابد. باید یک خورده بررسی کنیم یک خورده از سرش ساده نگذریم این سوال را یک خورده صبر کنیم. یک خورده با یک مقدمه ای داشتیم میگفتیم که آقا مردم مخالفت نمیکنند در درجه اول. بله یه کسانی مخالفت میکنند، خود آن طاغوتها مخالفت میکنند بدون حد و مرز، بدون اینکه خط قرمز داشته باشند. آنها میدانید که هیچ خط قرمز ندارند. مسخره بازی، تهمت، دروغ، افترا، هر کاری لازم باشد انجام میدهند برای مقاصد خودشان.
ما خط قرمز داریم. او میگوید شاعر است، ساحر است، مجنون دیوانه است، جن زده است، «إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءࣱ يُرَادُ». آقا اینها دیگر تصمیم گرفتند مارا بیندازند بیرون خودشان بیایند سر جای ما قرار بگیرند. یک موقع هایی میگویند «إِن نَّقُولُ إِلَّا ٱعۡتَرَىٰكَ بَعۡضُ ءَالِهَتِنَا بِسُوٓءࣲۗ » آقا یک چیزی زدی ظاهرا ساقی خوب نبوده ها. بالاخره انگار مشکلات روانی پیدا کردی. نمی خواهی بریم دکتر؟ یک خورده قرص روان پزشکانه نمی خواهی بخوری؟ نمی خواهی بستری شی؟
ببینید انقدر مسخره بازی در میاورند که در حقیقت هیچ خط قرمزی رو باقی نمی گذارند. اونا در دعوتشان و در مقابله شان با انبیاء، طاغوت زمان از این روش ها استفاده می کند و گاهی اوقات هم اصلا دیگه حوصله ندارند. ببینید به نوح گفتند که «قَالُواْ يَٰنُوحُ قَدۡ جَٰدَلۡتَنَا فَأَكۡثَرۡتَ جِدَٰلَنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِينَ» نوح چقدر حرف میزنی تو؟ خب بالاخره تو هی داری وعده میدهی عذاب، عذابت را بیاور دیگر پدر مارا در آوردی. یعنی آدم های بی حوصله ای که حوصله بحث هم ندارند.
این طرف ما محدودیت داریم. این طرف اینجوری هست که «ادْعُ إِلىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جٰادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» تو می خواهی دعوت کنی به راه خدا بر اساس حکمت موعظه حسنه، جدال احسن. اینجوری می توانی دعوت کنی. تو از هر مدلی نمی توانی استفاده کنی. ما همچین محدودیت هایی داریم. چرا؟
گفتم قرار است بصیرت افزایی کنیم. ما قرار است چشم ها را باز کنیم نه اینکه چشم ها را ببندیم. گاهی اوقات اینها به همین دلیل چنان لجبازی میکنند و لجوج میشوند که میگوید اصلا تو حرفت درست است؟ باشد درست است. اصلا تو بردی حرف نزن. من دستمو میگذارم در گوشم. دیدین بعضیا میگویند آقا حرف نزن اصلا گوش نمی کنم. اصلا تو حرف نزن من حرفت را گوش نمی کنم. برای همین است که نوح بنده خدا برگشت به خدا گفت «وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوۡتُهُمۡ لِتَغۡفِرَ لَهُمۡ جَعَلُوٓاْ أَصَٰبِعَهُمۡ فِيٓ ءَاذَانِهِمۡ». خدایا من هر چی اینها را صدا زدم که تو ببخشیشون اینا دیگه انگشت گذاشت تو گوشش. «وَٱسۡتَغۡشَوۡاْ ثِيَابَهُم» ۡپیراهنش را کشید سرش «وَأَصَرُّواْ» اصرار کردند «وَٱسۡتَكۡبَرُواْ ٱسۡتِكۡبَارࣰا» استکبار کرد.
ببینید یک موقع طرف از سر غیر استکبار قبول نمیکند آقا طرف بررسی کرده نفهمیده است. مطلب را متوجه نشده است. اشکال ندارد. خدا به دشمنان اسلام، خدا به پیغمبر میگوید پیغمبر «إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ» آقا یکی از این مشرکین استجاره کرد گفت آقا من منو پناه بدهید من پناهندگی میخواهم میخوام ببینم حرفتان چیست؟ «فَأَجِرْهُ» پناهندگی بده «حتی یسمع کلام الله» کلام خدا رو بشنود. بعدش هم قبول نکرد، نکرد.«ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ». اینجوری نیست که بگویی تو بیخود کردی اصلا آمدی، ویزا گرفتی از ما بیایی قبول نکنی؟ نه. غلط کردی باید قبول کنی. نه! «ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ» او را تا مأمن و پناهگاه خودش به کشور خودش باید بفرستید حال آنکه که قبول نکنه.
ولی «وَأَصَرُّواْ وَٱسۡتَكۡبَرُواْ ٱسۡتِكۡبَارࣰا» این همان شیطنت است. این همان شیطنتی است که قرآن راجع به شیطان میگوید «أَبَىٰ وَٱسۡتَكۡبَرَ» ابا کرد، ابای استکباری. یعنی گفتش که میفهمم قبول نمیکنم و دشمنی هم میکنم.
برای همین نوح بنده خدا گفتش که خدا «إِنِّي دَعَوۡتُ قَوۡمِي لَيۡلࣰا وَنَهَارࣰا» خدایا شب و روز دارم اینها را میخوانم «فَلَمۡ يَزِدۡهُمۡ دُعَآءِيٓ إِلَّا فِرَارࣰا» دیگر این خواندن من فقط دارد بر فرار اینها اضافه میکند بس که اینها بدند. بس که لجباز هستند.
یک مثالی اگه بزنم نمیدونم مشمئز میشید یا نه. اگر یک نجاستی ایجاد شده باشد. نجاست رو با آب میشه شست. ولی اگر خود عین نجس شده باشد. آب بریزید رویش. بویش بیشتر در میاید. یعنی دیگر خیلی کریه میشود. همه چی به هم میریزد. آب برای نجاست خوب نیست دیگر برای عین نجس خوب نیست. میبینید بیشتر گندش را بالا میاورد. اینها هم همین شدند. «فَلَمۡ يَزِدۡهُمۡ دُعَآءِيٓ إِلَّا فِرَارࣰا»
ملاء و مترف دو دستار طاغت
خوب خب این طاغوت یک سری آدم دارد. به شما گفتم که اسمشان را میگویم. اسمشن ملاء و مترف است. ملاء که هستند؟
ملک چهره های رسانه ای سرشناس، دور و بریها، کسانی که اینفلوئنسرند، کانال دارند، حرف اون طاغوت ها را بلدن ترجمه کنند. ترجمه مردمی. ترجمه مردم پسند. ترجمه ای که قابل شنیدن است. حرفی را که میبینید قیافه اش حرف حسابی در میاید. بلدند اجراییش کنند این حرفا را.
یک سری هم داریم مترف (اینها) که هستند؟ مترف آدمهایی هستند که پولدارهای کارتلهای اقتصادی خوشگذرانی که اینا با هم ارتباط دارند. یعنی با هم از یک آخور میخورند. سرشان در یک آخور است. با همدیگر ساخت و پاخت هایی هم دارن. اینها با همدیگر یک مجموعه اند. بیچاره مردم که خودشان را داده اند دست اینها.
دعوت اولیه.خیلی وقتا پیامبرا میایند همه اینا را بزنند. درگیری اصلی با اینهاست. اگر اینها بروند کنار آب شفاف و زلال راه میافتد.
مردم خواستند بخورند بخورند. نخواستند بخورند نخورند. ولی درگیری اصلی با اینهاست که شما چرا آب و گل آلود میکنی؟ شما چرا داری خباثت میکنی؟ لذا درگیری اصلی، کار اصلی، برنامه ریزی اصلی توسط ملاء و مترف انجام میشود.
خدا وقتی که میخواهد موسی را بفرسته در سوره مبارکه غافر آیه 23-4 آنجا می گوید: «وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بِـَٔايَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنࣲ مُّبِينٍ* إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ فَقَالُواْ سَٰحِرࣱ كَذَّابࣱ»
خب ما موسی را فرستادیم با آیات و دلائل روشن و برهان های آشکار به سمت کی؟ فقط فرعون نه، «إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ فَقَالُواْ سَٰحِرࣱ كَذَّابࣱ» به سمت فرعون، طاغوت، هامان، ملاء قارون، مترف آن کسی که اقتصاد قضیه را دارد تامین میکند.
«فَقَالُواْ سَٰحِرࣱ كَذَّابࣱ» آنها گفتند که «سَٰحِرࣱ كَذَّابࣱ»این دروغگوئ است. بعدش همین بحث ها را از دل مردم اینها دراوردند.
اومدن گفتن که یه آیه بعدش رو ببینید. «وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ» فرعون گفت «ذَرُونِيٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡيَدۡعُ رَبَّهُۥ»ٓ من را ولم کنید تا این موسی را بکشم. او هم پروردگارش را برای نجات خودش بخواند ببینم چیه. «إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمۡ»
آی ملت من از ترس تبدیل دین شما دارم می ترسم. این موسی دین جدید آورده است، دارد شما را بهم میریزد، عقاید را بهم زده است. کتاب درسی را باید عوض کرد. اینجوری است. «أَوۡ أَن يُظۡهِرَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ» اینها در زمین فساد و تباهی به بار می آورند. میایند همه روابطی که تا حالا برقرار شده است و جامعه شکل گرفته است، اینها میزنند جامعه را میپکونند.
ببینید این حرف توسط فرعون زده میشود. گاهی اوقات هست که فرعون دارد کد میدهد. آقا الان باید رو چه بحثی حساب بکنیم؟
شما ببینید در سوره مبارکه شعرا آیه 34 به بعد رو نگاه کنید. «قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمࣱ* يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ»
فرعون بر می گردد و یک نگاه می کند به این ملاء.به این کسانی که چهره پر میکنند. ملا میدونید عزیزان (یعنی چه)؟ ملاء از ملئ می آید یعنی پر کردن. هم دنیا چشهای اینا رو پر کرده است و هم مردم یه جوریند که چشاشون پر شده است با اینها. اینها خیلی گنده شدند ماشینای اینجوری سوار میشوند. آدمهای باشخصیت باکلاسی به نظر میایند. کانالهای مهم دارند، بیزینس های فوق العاده دارند، با بیزینسمن های مختلف میشینند.
این فرعون بر میگردد «قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمࣱ» ملاء به نظرتان نمیاید که این ساحر است؟ یعنی آقا برنامه الان بحث سحر است. همین ملاء هستند که برمیدارند این بحث را اجراییش میکنند که «يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ»
خلاصه شما بفرمایید چیکار کنیم؟ اینکه میخواد شماا رو از زمین بیرون کند و اینها با سحر و…. نظرتان چیست؟ نظر مشورتی چیست؟ شما چی امر میکنید؟ اینها یک بده بستان های اینجوری دارند. حتی در رسانه هایشان این بده بستان ها رو میکنند.
بعدش میبینی تبدیل میشود به همون جریان این که سحره رو دعوت کنند، اینها بیایند، مناظره برگزار کنند «وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ» بعدش بر میگردند به مردم میگویند. آنجا سناریو را میچینند «وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ» مردم را درگیر میکنند.
آقا دست کم نگیرید. این بحث ملاء و مترف بسیاری از بار مسائل به عهده اینهاست. اینها هستند که مردم را سر خط می کنند.
ببینید آیه سوره مبارکه سباء آیه 34 را دقت کنید. «وَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِي قَرۡيَةࣲ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ» ما هیچ پیغمبر بیم دهنده ای را نفرستادیم مگر اینکه آن خوشگذران های اقتصادی مغرور سرمست میگن «إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ» به آن چیزی که شما را به واسطه آنها فرستادند ما به آها کافریم. اینها اینهارو میگن.
حرف دست ملاء و مترف است. می بینید در آیات دیگر همین هست. اگر بعضی ها این بحث را میکنند که آقا بالاخره این فرهنگ زمانه است، این آداب پدران اینها، قرآن ببینید چه جوری میگه. سوره مبارکه زخرف آیه 22 و 23 رو نگاه کنید.
«بَلۡ قَالُوٓاْ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةࣲ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّهۡتَدُونَ* وَكَذَٰلِكَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي قَرۡيَةࣲ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةࣲ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ» اگر قرآن بگیرید دستتان نگاه کنید خیلی قشنگ میشود.
«بَلۡ قَالُوٓاْ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةࣲ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّهۡتَدُونَ» میگوید مردم میگویند آقا ما آباء مان یک روشی داشتند، پدرانمان یه روشی داشتند، ما هم روی همان روشها داریم میرویم و درست همان روش هاست و ما هدایت میشویم به وسیله همان روش ها. بعد قرآن میخواهد جمع بندی کند. میگوید «وَكَذَٰلِكَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي قَرۡيَةࣲ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةࣲ» این چنین است که قبل از تو هم ما پیامبران را ارسال میکردیم، نذیر می فرستادیم، بیم دهنده می فرستادیم، نمی فرستادیم مگر اینکه این خوشگذران، مغرور، سرمست، اینها میگفتند آقا ما روش باباهایمان را میرویم. همان چیزهایی که به ما به عنوان میراث رسیده است. ما بر اساس میراث گذشتگان باید آنجوری بریم و «وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ» ما بر همان مسیر اقتدا میکنیم. ببینید اینجا میشود کاسه از آش داغتر. این میگوید ما آن مسیر اقتدا میکنیم، به آن مسیر میرویم، آن مردم بیچاره میگوند «وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّهۡتَدُونَ» اصلا هدایت در همان مسیر است.ما به همان جا هم به نتیجه میرسیم.
باز دوباره در آیات دارد اگر خدا بخواهد به همین تعبیری که عرض کردم یک خورده کریه است سیفون رو بکشد میگوید «وَإِذَآ أَرَدۡنَآ أَن نُّهۡلِكَ قَرۡيَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا» ما اگر بخواهیم یک قریه ای را هلاک بکنیم، آقا قریه هلاک کردن در درجه اول دست مردم نیست. أَن نُّهۡلِكَ قَرۡيَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا» ما مترفین را، این خوش گذران ها، کارتل های اقتصادی که سرشان در یک آخور است با این ملاء و چهره ها و اینفلوئنسر ها و اینها که اینها هم با طاغوت ها، با همدیگر دستشان در یک کاسه است، با اینها میگوییم آقا فسق کنید، نصاب فسق رو ببرید بالا ف«َحَقَّ عَلَيۡهَا ٱلۡقَوۡلُ فَدَمَّرۡنَٰهَا تَدۡمِيرࣰا» اون موقع است که میزنیم دمارشون را در میاوریم، میزنیم داغونشان میکنیم.
اگه بخواهیم داغونشون کنیم به این مأمورین خودمان در مترفین میگوییم که این کارها را انجام بدهند نه اینکه امر میکنیم به آنها یعنی بخشنامه میکنیم. نه منظور این نیست. یعنی بالاخره یه پیمانی داریم که اگر بخواهیم این کار را بکنیم مترفین باید این کار رو بکنند. خب حالا من جوابم رو الان میگیرم.
آیا مردم نوح علیه السلام را به سخره گرفتند؟
آقا مگر نگفتیم؟ مگر من نگفتم در جلسات قبل مردم مسخره کردند؟ مگر نگفتیم که آقا اینها داشتند کشتی میساختن مردم مسخره کردند؟ مگر این حرفها را نزدیم؟ مگر مردم نگفتند که این پاپتی های بی کلاس خلاصه در پیت چی هستند دورخودت جمع کردی؟ مگر مردم نگفتند؟ قرآن مگر این را نمیگوید؟
عزیزم خالی بستند. مردم نگفتند. ملاء گفتند قرآن میگوید. ملاء گفتند. ممکن است مردم هم گفته باشند ولی مردم همان حرف اینستاگرامی را پخش کردند. در درجه اول مردم نگفتند. برای همین از خودمان در نیاوریم. بعضی ها راحت مردم گفتن اینجوری مردم گفتن اونجوری نه مردم این حرفارو نزدن. ببینید آیه را در سوره مبارکه هود وقتی که خدا میخواهد بگوید این کشتی را بسازید که بعدا راجع به کشتی سازی حرف بزنیم «وَٱصۡنَعِ ٱلۡفُلۡكَ بِأَعۡيُنِنَا وَوَحۡيِنَا وَلَا تُخَٰطِبۡنِي فِي ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ» گفتیم انقدر با مرام و با معرفت است نوح که خدا دیگر میگر نوح اینقدر دهان به دهان با من نذار. «إِنَّهُم مُّغۡرَقُونَ» اینها غرق میشوند این سرنوشتشان است. خودشان خواستند این مسیر را اینقدر هی شفاعت نکن اینا را. خوب بعدش «وَيَصۡنَعُ ٱلۡفُلۡكَ» و این کشتی را شروع میکند به ساختن.
خوب دقت کنید از خودمان حرف در نیاوریم.
«وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيۡهِ مَلَأࣱ مِّن قَوۡمِهِۦ سَخِرُواْ مِنۡهُۚ» هر موقع این ملاء و چهره ها هی عکس میگرفتند میگذاشتند در کانال هایشان. آقا ببینید آقای نوح دارد چکار میکند این پیغمبرتان است ها. ببینید چیکار داره میکنه. یه کار مسخره. در بیابان دارد میسازد «مَلَأࣱ مِّن قَوۡمِهِۦ سَخِرُواْ مِنۡهُۚ» اینخا بودند مسخره میکردند.
اینها ابزار مسخره بازی برایشان یکی از ابزارهای بسیار مهم است. استهزاء یکی از ابزارهای بسیار مهم است. آقا اصلا یکی از ویژگی های نبوت این است که «يا حَسرَةً عَلَى العِبادِ ما يَأتيهِم مِن رَسولٍ إِلّا كانوا بِهِ يَستَهزِئونَ.» ای حسرت بر عباد! ما پیغمبر نفرستادیم مگر مسخره میشود؟ آقا اگر کسی فکر میکند راه حق را برود و مسخره نشوداصلا، اشتباه میکند. چونکه همین طاغوتها و ملاء و مترف کانال هایشان را فعال میکنند، رسانه هایشان فعال میکند تورا مسخره کنند.
اگر فکر کردی با مسخره بازی اینها پا پس بکشی. اصلا نیا.اصلا قاعده اش این است. قاعده اش هم این است که شما مسخره بشوی. پیغمبرها مسخره می شدند همشون. در درجه اول توسط مردم؟ خیر. توسط ملاء «مَلَأࣱ مِّن قَوۡمِهِۦ سَخِرُواْ مِنۡهُۚ قَالَ إِن تَسۡخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسۡخَرُ مِنكُمۡ كَمَا تَسۡخَرُونَ» نوح هم جواب هیمنها را می داده است. اگر شما داری مسخره می کنی ما هم شما را مسخره می کنیم. شما مسخره کن. من هم کم نمیاورم. نه اینکه مسخره می کردند. بالاخره یک موقعی استهزاء ما را خواهید دید. استهزاء ما اون موقعی است که می نشینیم در کشتی. کشتی دارد میرود. حالا ببینم چی کار می کنی. ببینم چی کار می کنی ها.خوب این اینجا هم جای همان است.
یا آنجایی که اینها میگن یک سری پاپتی درپیت دنبال خودت جمع کردی، به تعبیر همین سوره مبارکه هود آیه 27 دقت کنید میگوید «فَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ» ملاء می گویند ملاء کفار. اینهایی که کافرند چهره هایشان شاخص هایشان (نشان دهنده کفرشان است.) اینها میگویند «مَا نَرَىٰكَ إِلَّا بَشَرࣰا مِّثۡلَنَا» که ما تو را یک بشر عین خودمان می دانیم و «وَمَا نَرَىٰكَ ٱتَّبَعَكَ إِلَّا ٱلَّذِينَ هُمۡ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ ٱلرَّأۡيِ» و ما تو رو نمی بینیم تبع تو رو نمی بینیم، الا یکسری از این آدم های درپیت ما، اراذل ما «بادی الرأی» که جوان هم هستند جوانهای نپخته کله داغ بی کله. خلاصه اینها هستند دور و بر تو آدم با شخصیت اینها نیستند «وَمَا نَرَىٰ لَكُمۡ عَلَيۡنَا مِن فَضۡلِۭ بَلۡ نَظُنُّكُمۡ كَٰذِبِينَ» ما هیچ فضلی هم نمی بینیم. اصلا تو دروغ میگی. اصلا تو آدم دروغگویی هستی. اینها را ملاء میگویند.
البته ان شاء الله خواهم گفت خدمتتان. بله تا حدی هم این هست دعوت پیغمبرها را جوانها پاسخ میدهند. آدم وقتی یک مقداری پیر میشود، یک مقداری سنگین میشود. سخت میشه.
جوان قدر خودت را بدان. پیغمبر خدا میفرمایند من وقتی که مبعوث شدم، «حالفنا الشباب» جوانها با من پیمان میبستند «و خالفنا الشیوخ» پیرمردها با من مبارزه میکردند.
دین مدلش جوانانه است عزیز. اگر یک جوری من تبلیغ دین کردم که به مذاق پیرمردها بیشتر خوش آمد بدان که من تبلیغ دین را اشتباه کردم. تبلیغ دین پر از جهاده.جهاد فی سبیل الله. جهاد با کفار. جهاد با اسراییل است. این دعوت ها جوان حال میکند باهاش.
جوان با همان فطرت پاکش جوون میپسندد این دعوت ها را.
کشتی نوح را رها نکنی آخرالزمان.
«حافظ از دست مده صحبت این کشتی نوح/ ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت»
یا علی. خداحافظ.